این شعر آبی می نشیند روی کاشی
وقتی که معشوق غزل هایم تو باشی
برگرد شاید شعر آرامش بگیرد
چیزی نمانده واژه را از هم بپاشی
.
.
.
می نویسم تا بدانی :
هر چه داغ ها کهنه تر شوند دیرتر از یاد خواهند رفت !!!
.
.
.
و من دیگر هرگز دلم تنگ نمی شود
برای آن روزها که دلتنگ می شدم !
.
بقیه جملات در ادامه مطلب
.
.
علت بی خوابم را چگونه بگویم ؟
یاد تو هر شب از سقف اتاقم چکه می کند
.
.
.
هر روز که از خواب بیدار می شوم ، می بینم هنوز امروز است
فردا آرزوست !!!
.
.
.
حس می کنم دنیا خالیست !!!
مگر تو چند نفر بودی ؟
.
.
.
لیوان چای روی میز در انتظار یک بوسه است ، نه تو می آیی و نه او گرم می ماند
چه گناهی دارد سماوری که داغ دیده است ؟
.
.
.
یک عمر صرف کردم ، داشتنت ماضی بود ، آنهم بعید
.
.
.
چه تلخ است تو سکوت میکنی و من صدایت را تصور میکنم
.
.
.
پر میکشی و وای به حال پرندهای ، کز پشت میله قفسی عاشقت شدهست
.
.
.
تا جان به تنم باشد ، یادت به سرم باشد
تا سر ندهم بر باد ، هرگز نروی از یاد
.
.
.
خط فقر جایی میان بود و نبود توست
جایی میان دار و ندار من
.
.
.
امروز می چیدم پازلهای دلم را ، دیدم کامل نمی شود ، بی یاد تو !
.
.
.
بگو تمام تو مال من است ، دلم میخواهد حسادت کنم به خودم
از این راهـــرو یکــ نفر رد شده ،
مثل وقتایی که تــ ـو ناراحتی
نفــس می کشم بــا تمامـ وجود .
عجبــ عطر خوبـی زده لعنتـی
یه جــوری دلـ ـم تنگ میشه براتــ ،
محاله بتونی تصور کنی
گمــونم نمیتونی حتی خودتــ ،
جـــای خالیتو تــ ـو دلم پر کنی
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان نياتو...خصوصيه... و آدرس mahsa113.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.